کد مطلب:210952
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:213
منشأ اختلاف اشعریه و معتزله
علامه شهرستانی منشأ اختلاف این دو طبقه را كه هر یك چند فرقه شده اند بر چهار اصل قرار داده است:
1- اختلاف اول در اثبات و نفی صفات الهی است و سببش این است
[ صفحه 32]
كه راجع به خداوند الفاظی در قرآن آمده كه مخصوص به جسم و جسمانیات می باشد مثل متمكن بودن بر عرش - آمدن به صحرای قیامت با گروه ملائكه كه «الرحمن علی العرش استوی» كه از متشابهات قرآن است و دسته ای گفته اند این الفاظ را به معنی حقیقی باید گرفت و برخی به معنی مجازی دانسته اند.
معتقدین به معنی حقیقی را اشعریه و محدثین گویند - معتقدین شق ثانی را معتزله نامیدند و از فروع این مسئله حدوث و قدم صفات است كه عین ذات خدا می باشد و در صورت دوم لازم می آید كه خداوند محل حوادث قرار گیرد و برخی از صفات زائد بر ذات قائل شده اند.
2- اختلاف دوم در جبر و قدر است - منشأ این اختلاف این جاست كه همه افعال تحت اختیار نیست و اگر اجبار باشد لازم می آید كه ثواب و عقاب از بین برود و در قرآن مجید هم در هر دو رشته آیاتی هست كه در عنوان جبر و تفویض نقل كرده ایم.
دسته قائل به اختیار را معتزله و معتقدین به اجبار را جبریه و اشعریه در برخی مایل به جبر و در بعضی مایل به تفویض شدند.
3- اختلاف سوم در باب عقاید و اعمال است كه بعضی اعمال را جبر و ایمان دانسته و برخی اعمال را جزو ایمان نشناخته اند و مرجئه از این جا ناشی شد.
4- اختلاف عقل و نقل است و منشأ آن این است كه بین عقل و نقل كدام یك بر دیگر مزیت و رجحان دارد؟ و حدود عقل و نقل چیست؟ و تمام اشاعره نقل را ترجیح داده اند و تمام معتزله عقل را مرجح دانسته اند. [1] .
اشعریه می گویند هیچ چیز فی نفسه خوب یا بد نیست شارع هر چه را گفت خوبست خوب می شود و هر چه را گفت بد بد می شود.
معتزله گویند هر شی ء از اول خوب یا بد است شارع آن چیز را خوب می گوید كه فی نفسه خوب باشد و آن چیز را بد می گوید كه در حقیقت بد باشد.
اشعریه می گوید خدا می تواند حكم به امر محال كند و می كند.
معتزله گویند خداوند بر امر محال نمی تواند حكم بدهد و اراده او به امر محال محال است.
[ صفحه 33]
اشعریه می گویند عدل بر خدا ضروری نیست.
معتزله می گویند عدالت ضروریست.
اشعریه می گویند خداوند در عوض عبادت می تواند عذاب بدهد و به جای گناه انعام كند و اگر اینطور كرد بی انصافی نیست. [2] .
معتزله می گویند هیچ وقت چنین نتواند كرد و اگر كرد ظلم و بی انصافی است.
اشعریه گویند انسان در افعال آزاد محض است.
معتزله گویند انسان مجبور است.
[1] شرح مواقف ميزان الاعتدال ذهبي - گوهر مراد و شوارق فياض علم كلام شيخ نعمان ص 18.
[2] شرح مواقف.